ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

بیمار: دکتر جون دستم به دامنت ، دیگه تحمل این درد رو ندارم ، بکش منو ، راحت بشم.
دکتر : آقا جان من خودم کارمو بلدم ، شما لازم نیست یادآوری کنی !؟

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

بیمار: واقعا عجيبه آقای دکتر! از وقتی شروع کردم به صحبت با شما و دردها و مشکلاتمو براتون گفتم، سردردم کلا از بين رفته.
دکتر: از بين نرفته خانم ، به من منتقل شده .

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

دکتر بعد از معاینه و دیدن آزمایشات بیمار میگه: پدر جان ، شما بیماری قلبی دارین . داروهایی رو که براتون نوشتم مصرف کنید . سعی کنید استراحت داشته باشید . به خصوص از پله بالا و پایین نرید . سه ماه دیگه هم بیاید من ببینمتون .
سه ماه بعد که بیمار میره پیش دکتر .دکتر دوباره آزمایشش میکنه و میگه: تبریک میگم ، وضع قلبتون خیلی بهتره .
طرف میگه: یعنی حالا میتونم از پله بالا و پایین برم.
دکتره میگه: البته .
طرف می پره هوا و میگه: خدا خیرتون بده آقای دکتر، پدرم در اومد از بسکه توی این سه ماه از ناودون رفتم بالا و از پنجره پریدم پایین!!

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

طرف رفت داروخانه گفت: آقا یک شیشه داروی تقویت مو بدید.
داروخانه چی پرسید بزرگ یا کوچیک؟
طرف جواب داد : نه کوچیکشو بدید، من اصلا از موی بلند خوشم نمیآد

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

دکتر:« متأسفانه چشم شما دوربین شده.» حیف نون : «آخ جان! پس می توانم یك حلقه فیلم بیندازم توش و چند تا عكس بگیرم.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

مردی به مطب پزشك رفت و گفت: «آقای دكتر! چند وقتی است كه بیماری فراموشی گرفته ام. چه كار كنم؟» پزشك:« اول بهتر است تا فراموش نكرده ای، ویزیت مرا بدهی.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

طرف پاش درد میگیره قرص مسكن می ذاره تو جورابش

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

از حیف نون می پرسند «چرا قرص های چرک خشکنت را سر وقت نمی خوری؟» پاسخ می دهد: «می خواهم میكروب ها را غافلگیر كنم.»

ـــــــــــــــــــــــــ جوکهای خنده دار پزشکی ـــــــــــــــــــــــــ

ترکه:« آقای دكتر! انگشتم هنوز به شدت درد می كند!» دكتر: «مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟» ترکه: «چرا، پیچیدم دور انگشتم، ولی اثر نداشت!»

با کلي تلاش و زحمت و بدبختي دنبال اتوبوسه ميدويدم و دستام رو مثه ميمون اينور اونور ميکردم که بلاخره پشت چراغ قرمز وايساد. اومدم دم در نفس زنون ميگم آقا درو ميزني؟
ميگه مي خواي سوار شي؟ پـَـ نـَـ پـَـ مي خوام پياده شم اين مدت هم خيلي زحمتتون دادم.

ساعت ?-? صبح زنگ زده..گوشي رو برداشتم به زور دارم جواب ميدم..ميگه خواب بودي؟؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ي مسجد محلمون اذان ميگفتم صدام گرفته

يارو عکسمو ديده ميگه:اااا دماغ خودته اين؟ پــــــ نــه پــــــ دماغ اجدادمه که بيني به بيني، نسل به نسل منتقل شده الان رسيده به من!!!!

رفتيم سر خاک يکي از فاميلامون ساکت نشستيم پسر خاله ام ميگه ساکتي!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سيا نرمه نرمه رو بخونم.

تو بهشت زهرا دنبال قبر يکي مي گشتيم. يه ادم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو مي خونه. بعد ميگه دنبال قبر کسي مي گردين؟ پـــ نــه پــــــ دستيار عزرائيلم اومدم ببينم کسي زود تر از موقع نمرده باشه.

زنگ خونه رو ميزنم مامانم ميپرسه ميخاي بيايي تو ؟ پـــ نــه پــــــ ميخوام ببينم اف ف سالمه يا نه.

صبح رفتم کنکور بدم. مراقب ميگه تو هم اومدي کنکور بدي؟ پـــ نه پـــ اومدم اينجا برم دسشويي.

خونمون رو عوض کرديم به بابام ميگم کي واسه خونه خط ميگيري؟ ميگه خط تلفن؟ پـــ نــه پــــــ خط نستعليق روزي دوبار هم از روش بنويسيم.

براي طرح يه شکايت رفتم کلانتري طرف مي گه از کسي شکايت دارين ؟ پـــ نــه پــــــ اومدم فرار مايکل اسکافيلد رو از فاکس ريور گزارش کنم.

دندونم درد ميکرد رفتم پيش دندونپزشک. منشيش دراومده گفته واسه دندونتون اومدين؟؟ پ نه پ مواد جاسازي کردم تو دهنم اومدم دکتر دربياره برام.

رفتيم قهوه خونه قليون بکشيم يارو ميگه اومدين قليون بکشين؟؟؟؟ پ ن پ اومدم قهوه خونه سيگار بکشم عصمت قليوناتو ببرم زير علامت تعجب.

زنه شيکمش اومده جلو، رفيق ما ميپرسه اين حامله س؟؟ پـــ نــه پـــ اين زن آقا گرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش.

يکي زنگ زده ميگه شما رضايي ميگم نه ميگه پس اشتباه گرفتم؟ پـــ نــه پـــــ من رضام صداي تو رو شنيدم الزايمر گرفتم يادم نيست !!!

از بالا در دارم ميام تو خونه بابام از راه رسيد ميگه باز تو کليد يادت رفت؟ پـــ نــه پــــــ دارم آمادگي جسمانيمو تست ميکنم امشب ميخوايم بريم سرقت!!!

تو هواپيما نشستم دارم دعا مي خونم بغل دستيم مي گه دعا مي کني سالم برسي؟ پـــ نــه پــــــ دوست دارم صحنه سقوط هواپيما رو از نزديک ببينم دعا مي کنم سقوط کنيم.

نون بربري خريدم همسايمون منو ديده ميگه نون بربريه؟ پـــ نــه پــــــ ماشين جديدمه طرح بربري توليد شده

ميري مسجد وضو بگيري تا نماز بخوني ميبيني يه آقايي ميرسه ميگه پسر جان وضو ميگيري ميگي پـــ نــه پــــــ ميخوام قزل الا صيد کنم.

خواهرم از بيرون مياد خونه. ميبينه پشت سيستمم... ميگه کامپيوتر روشن کردي؟؟؟ پـــ نــه پــــــ دکتر گفته بشين جلوي مانيتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...!

بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون ميره برديمش اورژانس پرستار ميگه اوردين بستري کنين؟ ميگم پـــ نــه پــــــ اورديم خون بده بريم.

داداشم گفت چرا بال بال ميزني؟ چيزي پريد تو گلوت؟ گفتم پـــ نــه پــــــ دارم خودم رو آماده پرواز ميکنم.

آهنگ گذاشتم واسه خودم دارم بيريک ميرم مامانم اومد گفت داري ميرقصي؟؟؟ په نه په فردا امتحان تربيت بدني داريم دارم خودمو آماده ميکنم.

از دانشگاه برگشتم خونه مامانه ميگه اومدي ؟ پ ن پ..... هنوز تو راهم اين داداش دوقولومه اومده چند روز جامونو با هم عوض کنيم.

خونه فاميلامون بووديم پسر خالم از در اوومده تو ميگه: توام اينجايي؟! په نه په من خونمونم اين روح سرگردون حافظ شبرازيه که بچه ها احضارش کردن و ولش کردن.

- تا 6 صبح با دوستم چت ميکردم بهم ميگه ميخواي بري بخوابي؟ پـــ نــه پـــ ميخواستي برم جاي خروسه امروز اذون بگم.